اگر هنگام وقوع زمینلرزه در فضای آزاد و دور از سازههای ساخت دست بشر باشید، زمینلرزه به احتمال زیاد کشنده نخواهد بود. گفته میشود: «این زمینلرزه نیست که انسانها را میکشد، بلکه سازههای دست بشر است که با فروریختن باعث مرگ انسانها میشود.» در واقع از گذشتههای دور تاکنون همواره این رابطه بین معماران و زمینلرزه وجود داشته است. اغلب مهندسان سعی میکنند بر بلایای طبیعی چیره شوند و از تجارب به دستآمده برای توسعه پروژههای ساختمانی استفاده کنند.
تردیدی نیست که زمینلرزه ویرانگر اخیر ترکیه و سوریه فاجعهای بزرگی بود، اما جای تعجب و تامل است که برخی این حادثه را به تئوری توطئه پیوند میدهند و به چنین تبلیغات غیرمنطقی ادامه میدهند.
آخرین مورد از این تبلیغات را یک مقام ترکی مطرح کرد و درباره وجود سلاحهایی صحبت کرد که میتوانند «زمینلرزه ایجاد کنند». سردار حسین یلدیریم، رئیس سازمان فضایی ترکیه، در مصاحبه با یکی از شبکههای تلویزیونی این کشور گفت: «سلاحهایی وجود دارند که میتوانند زمینلرزه ایجاد کنند.» او تاکید کرد که زمینلرزههای ۷ تا ۸ ریشتری میتوانند بهصورت مصنوعی ایجاد شوند. او در ادامه گفت: «با شلیک موشکهای ساختهشده از میلههای فلز تیتانیوم از ماهوارهها به سمت زمین که تا عمق پنج کیلومتری زمین نفوذ کنند، میتوان موجی در اعماق زمین ایجاد کرد که معادل زمینلرزه بالای هفت ریشتری باشد.»
بدون شک فساد پیمانکارانی که استانداردهای ساختوساز را رعایت نکردهاند، تاثیر بسیاری در گسترش ابعاد این فاجعه داشت. واقعیت پس از حادثه نشان میدهد که برخی از ساختمانها در برابر زمینلرزه مقاوم بودهاند، درحالیکه ساختمانهای مجاور آنها فروریختهاند. اگر این امر درست نبود، ما هرگز شاهد بازداشت پیمانکاران به دست مقامهای ترکیه نبودیم.
پیامدهای ناگوار زمینلرزه اخیر بر رئیسجمهوری ترکیه و حزب حاکم تاثیر بسیاری میگذارد. شاید بتوان گفت که مطرحکردن تئوریهای «توطئه خارجی» تلاشی برای دور کردن مسئولیت از دوش دولت است. به همین دلیل و پس از وقوع زمینلرزه، تئوریهای مختلفی مطرح شد تا آنچه اتفاق افتاده است را توضیح دهد، اما این نظریهها واقعیت را با دلایل و عوامل نادرستی مرتبط میکند که تحت هیچ شرایطی پذیرفتنی نیست.
برخی از نویسندگان زمینلرزه اخیر را «توطئه آمریکایی» توصیف کردند که هدف از آن، تضعیف ترکیه و مردم سوریه است و برخی دیگر پای روسیه را به میان کشیدند. شماری آنچنان در این زمینه اغراق کردهاند که پروژه «هارپ» یا همان برنامه پژوهشی یونوسفر فعال با فرکانس بالا واقع در ایالت آلاسکای آمریکا را عامل این زمینلرزه تلقی کردهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شگفتانگیزترین تئوری مطرحشده که رسانههای بینالمللی آن را بازتاب ندادهاند، این بود که گویا «فرماندهی اروپایی ایالات متحده آمریکا (EUCOM) چند روز قبل از زمینلرزه اخیر، یک رزمایش نظامی با قبرس و یونان انجام داد که هدف از آن آمادگی برای تخلیه افراد از زمینلرزه شدیدی در ترکیه بود که شدت آن به هشت ریشتر میرسید».
این تئوری عملا تعجبآور است، زیرا چگونه آمریکا میتواند وقوع زمینلرزه را پیشبینی کند؟ در حالی که شهروندان آمریکایی برای انجام خدمات اطلاعاتی و تدارکاتی در ترکیه و سوریه بهسر میبرند.
گروهی دیگر این زمینلرزه را به تنش بین ترکیه و قبرس پیوند میدهند و حتی آژانس روسی آویا پرو (AVIA-PRO) که نزدیک به سرویس اطلاعاتی روسیه است، اعلام کرد که زمینلرزه ترکیه ناشی از انفجار بمب هستهای کوچکی در پایگاه هستهای آمریکا در منطقه (اینجرلیک) ترکیه بوده است. اکنون آیا این پرسش مطرح نمیشود که چگونه پایگاه آمریکایی که روی خط زلزله واقع بود، از گزند آن سالم ماند؟ آیا زمینلرزه ترکیه پدیده طبیعی بود یا پسلرزه ناشی از یک انفجار هستهای؟
رسانههای پرمخاطب ترکیه نیز وارد خط «توطئه» شدند و روزنامه حریت مطلبی را با این تیتر بزرگ منتشر کرد: «آیا زمینلرزه ترکیه زلزله اول بود یا پسلرزه آن؟ آیا این حادثه بهدلیل استفاده از سلاح در یک کشتی آمریکایی به وقوع پیوست؟» این روزنامه علت زمینلرزه را کشتی آمریکایی که طول آن به ۱۵۰ متر میرسید و قبل از وقوع زلزله از تنگه بسفر عبور کرده بود، دانست. البته هدف اصلی، رد مخالفت بینالمللی با پیشرفتهای پروژه هستهای ترکیه و روسیه (نیروگاه هستهای آققویو) و هشدار به هر پروژه منطقهای دیگر و کنترل گاز شرق مدیترانه با استفاده از تهدید است.
نظریهها و تئوریهای بسیاری برای زمینلرزه اخیر ترکیه مطرح شد، اما نظریهپردازان این حقیقت را فراموش کردهاند که زمینلرزه پدیده جدیدی نیست و بشر در همه مراحل تاریخ شاهد این حادثه بوده است. بهعنوان مثال، شهر بیروت شش بار در اثر زمینلرزه ویران شد، در حالی که در آن زمان هیچ اثری از آزمایشهای هستهای وجود نداشت.
ژاپن و ایالت کالیفرنیای ایالات متحده همواره در معرض خطر زمینلرزه قرار دارند، اما خسارتهای جانی و مادی در ساختمانها بسیار کمتر از میزانی است که در ترکیه و شمال سوریه رخ داده است، زیرا کنترل بر کارهای مهندسی و ساختمانی سختگیرانه است و برای جلوگیری از بلایای طبیعی از روشها و استانداردهای مدرن استفاده میشود. آسمانخراشها و ساختمانهای بلند در این دو منطقه با رعایت حداکثر استانداردهای ایمنی، ازجمله افزودن لاستیک بر روی پایهها و بین طبقهها با هدف جذب ارتعاشات قوی، ساخته میشوند. به همین دلیل، ساختمانها طوری ایجاد میشوند که مقاومت کافی در برابر حوادث طبیعی داشته باشند.
در نیتجه، میتوان گفت که هدف از مطرح کردن تئوریهای توطئه، دستیابی به اهداف سیاسی است، بهویژه اینکه در بررسی ابعاد این فاجعه به فساد و رهبران فاسدی که مسئولیت صدور مجوزهای ساختمانی که شرایط لازم را نداشتهاند، هیچ اشارهای نمیشود.
پس از شروع جنگ داخلی در سوریه در سال ۲۰۱۱، مهاجرت به جنوب ترکیه افزایش یافت. این امر تقاضا برای مسکن را افزایش داد و باعث شد پیمانکاران بهسرعت و بدون رعایت استانداردهای ایمنی به ساختوساز اقدام کنند. اکنون حامیان اردوغان میترسند که رجب طیب اردوغان به سرنوشت بولنت اجویت، نخستوزیر پیشین ترکیه، دچار شود که بهدنبال زمینلرزه سال ۱۹۹۹، جایگاهش را بهدلیل سوءمدیریت عملیات نجات از دست داد.
بنابراین، باید لحظهای درنگ کرد و از تئوریهای بیاساس توطئه فاصله گرفت تا علل حوادث و بلایای طبیعی روشن شود و برای مقابله با آنها گامهای عملی برداشته شود، زیرا مطرح کردن تئوریهای توطئه تنها به نفع حاکمان و پردهپوشی بر فساد و کوتاهی آنها در برابر مردم است.